دانشمندان پس از مطالعه 135 مادر در حال تعامل با دوقلوهاي 3.5 سالهشان به نتايج مذكور رسيدند. آنها به هنگام بازي كردن كودكان با اسباببازيهايي مانند ابزارهاي مدلبندي و خميربازي رنگارنگ، رفتارهاي مادرانه را مورد ارزيابي قرار دادند.
بر اساس يافتههاي جديد محققان، ژن موسوم به AVPR1A و به ويژه آلل مرتبط با آن يعني RS3 ميتواند بر رفتارهاي مادرانه تاثير بگذارد.
به گفته «آريل نافو» يكي از نويسندگان اين تحقيق، نتايج اين مطالعه و بررسيهاي قبلي حاكي از آن است كه ژنتيك بر رفتارهاي والدين از قبيل حساس بودن، حامي و پاسخگو بودن تاثيرگذار است.
آلل RS3 كه در مطالعه حاضر با سطوح پايينتر رهنمودهاي ملايم مادرانه همچون استفاده از استدلال، تقاضاهاي مودبانه، پيشنهادات يا نظردهيهاي مثبت و همچنين رهنمودهاي ساختاردهنده از قبيل ممانعت از حواسپرتي، هدفگذاري و نشان دادن و توضيح اعمال يا موضوعات خاص براي كودكان طي انجام بازي مرتبط بود، از پيش توسط محققان به رفتارهاي نوعدوستانه پايينتر پيش دبستاني و سخاوت نيز ربط داده شده بود.
دانشمندان پس از مطالعه 135 مادر در حال تعامل با دوقلوهاي 3.5 سالهشان به نتايج مذكور رسيدند. آنها به هنگام بازي كردن كودكان با اسباببازيهايي مانند ابزارهاي مدلبندي و خميربازي رنگارنگ، رفتارهاي مادرانه را مورد ارزيابي قرار دادند.
كودكان به طور متوسط در 50 درصد آللهاي والدينشان سهيماند. براي نمونه، كودكاني كه حامل آلل AVPR1A RS3 نبودند، محبت بيشتري را نسبت به كودك خشن دريافت كردند. با اين حال تحقيق كنوني بر چگونگي اثرگذاري آلل بر مادران متمركز شد.
35 درصد مادران حاضر در نمونه موردي حامل اين آلل بوده كه به طور نسبي در ميان انسانها عام است. اين آلل همچنين با اوتيسم، وضعيتهاي رواني شامل دشواري در برقراري ارتباط و ايجاد رابطه مرتبط است.
در حالي كه مطالعات محققان بر مادران تمركز داشت، گفته ميشود ژن AVPR1A ميتواند بر رفتار پدرانه نيز تاثيرگذار باشد.
بر اساس اين مطالعه، همچنين تعداد افراد بالاتري از آن چه كه تصور ميشد، ممكن است از مشكلات رفتاري و رواني در نتيجه ژنتيكشان رنج ببرند.
به ادعاي اين دانشمندان، آللهاي رايج همچون آلل RS3 ميتوانند با مشخصههاي اوتيسم مانند شامل معاشرت پايين، آسيبپذير بودن در مقابل استرس و خودمحور بودن مرتبط باشد. تمامي اين رفتارها معمولاند و گفته ميشود اوتيسم شامل طيف متنوعي از مهارتهاي ارتباطي و اجتماعي است.
با اين حال خبر خوب اين است كه مولفههاي محيطي به موازات ساير ژنهاي اثرگذار بر رفتار و مشخصههاي انساني ميتوانند به كاهش تعدادي از اثرات آلل مزبور كمك كنند.
خبر خوب ديگر اين كه مادراني كه در تلاش براي پيشرفت دادن مهارتهاي مادرانهشان هستند، ميتوانند بر اثرات منفي ژنهاي خاصي در نوزادانشان غلبه كنند.
طفوليت زماني مناسب براي پيشرفت دادن فرايندهاي رفتاري و بيولوژيكي است و اگرچه اين فرايندها طي زمان دستخوش تغيير ميشوند، فرزندپروري ميتواند اثرات مثبتي در مواردي كه كودكان داراي آسيبپذيري ژنتيكي در مقابل رفتارهاي مشكلزا هستند، داشته باشد.
زمينه ژنتيكي ميتواند والدين را مجاب به تلاش بيشتر كند و كوشش آنها به فرزندانشان كمك ميكند كه از زندگي بهتري برخوردار بوده و بنابراين نسل آينده سالمتر از لحاظ رواني تربيت شود.
نتايج اين تحقيق در مجله «Royal Society Biology Letters» انتشار يافت.
نظرات شما عزیزان: